نتایج جستجو برای عبارت :

کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست .

از میان انبوه آثار منتشر شده در عرصه مهدویت، این 20 کتاب هر کدام در موضوع خود جزو بهترین ها هستند، همراه با سیر مطالعاتی متناسب به مشتاقان حضرت تقدیم می گردد.
به مناسبت سالروز آغاز امامت حضرت حجت ارواحنا فداه، در این مجموعه سعی شده تا در موضوعات مختلف مهدویت و برای اقشار مختلف و در سطوح گوناگون، برترین کتب مهدویت به مشتاقان حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف پیشنهاد گردد. إن شاء الله این مجموعه به زودی، در موضوعات جدید و با کتب جدید به روز رس
دانلود آهنگ جدید غمگین و احساسی از کاوه آفاق به نام بیزار من بیمار من اونکه باختو باختو باخت من من من با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang bizar man bimar man onke bakhto bakhto bakht man man man az Kaveh Afagh
دانلود آهنگ بیزار من بیمار من اون که باخت و باخت و باخت من من من کاوه آفاق
بیزار من بیمارمن …♬!
اون که باخت و باخت و باخت من من من …♬!
دانلود اهنگ بیزار من بیمار من اون که باخت و باخت و باخت من من من کاوه آفاق
لینک دانلود آهنگ
راز میگویم و من سرزده و حیرانمباده عشق به من داد از آن عطشانم
فاش شد این که دو بال از سر جودش بخشیدحالیا میروم و در دو جهان پر رانم
سیر آفاق و عدم هر قدمش آگاهیستاو دمی داد که در رقص و طرب سییالم
گفت صوفی مگر این باده ی انگور نبودگفتم این باده نبودست در این بادیه من میدانم
 بهاء الدین محمد بن حسین بن عبد الصمد معروف به شیخ بهائی علامه جهان بشریت مستجمع کمالات انسانیت, که به وجود عزیزش قامت دین استوار و تشنگان دانش را از سرچشمۀ علوم زلالش سیراب, شخصیتی که شهرت او بر همه آفاق پیچید و خامه استوارش بر صفحۀ گیتی همه جا را کشید, و تألیفات و تصنیفاتش همۀ عالم را رسید.سوم اردیبهشت، روز بزرگداشت یکی دیگر از علما و اندیشمندان ایران، شیخ بهایی عاملی است، که با آثار گرانسنگ خود در عرصه های مختلف علمی و شعر، برگ زرینی بر دف
نهی از اعتماد بیجا حتی به نزدیک‌ترین افراد
ثقة الاسلام کلینی و ابن شعبه حرانی رضوان الله علیهما روایت کرده‌اند:
محمد بن یحیى، عن أحمد بن محمد، عن علی بن إسماعیل، عن عبد الله بن واصل، عن عبد الله بن سنان قال: قال أبو عبد الله علیه السلام: لا تثق بأخیك كل الثقة فإن صرعة الاسترسال لن تستقال.
امام صادق علیه السلام فرمودند: حتی به برادرت اعتماد كامل و تمام (بدون ملاحضه) مكن؛ زیرا زمین خوردن ناشی از اطمینان كردن، قابل جبران نیست.
الکافی، تالیف ثقة
 
 
 
این چه شوریست که در دور قمر میبینمهمه آفاق پر از فتنه و شر میبینمهر کس روز بهی می طلبد از ایامعلت آن است که هر روز بدتر میبینمابلهان را همه شربت ز گلاب و قند استقوت دانا همه از خون جگر میبینماسپ تازی شده مجروح به زیر پالانطوق زرین همه بر گردن خر میبینمدختران را همه در جنگ و جدل با مادرپسران را همه بد خواه پدر میبینمهیچ رحمی نه برادر به برادر داردهیچ شفقت نه پدر را به پسر میبینمپند حافظ بشنو خواجه برو نیکی کنکه من این پند به از گنج و گوهر م
از کف ایام امان کس نیافت
وز روش دهر زمان کس نیافت
شام و سحر هست رصددار عمر
زین دو رصد خط امان کس نیافت
رفت زمانی که ز راحت در او
نام غم از هیچ زبان کس نیافت
و آمد عهدی که ز خرم‌دلان
در همه آفاق نشان کس نیافت
اهل میندیش که در عهد ما
سایهٔ عنقا به جهان کس نیافت
جنس طلب کردی خاقانیا
کم طلب آن چیز که آن کس نیافت
برای دانلود فیلم کلیک کنید دانلود فیلم زنی با ارابه چوبی
فیلم زنی با ارابه چوبی در مورد فلسفه و عرفان است
و داستان دو دوست صمیمی را حکایت می کند
که برای تکمیل پایان نامه ی خود راهی سفر شمال می شوند.
این دو نفر در می یابند که  عشق می تواند عمیق باشد
آن ها با شخصی به نام ستاره آفاق آشنا می شوند
که آرش روابط عاشقانه ی بسیار نزدیکی با ستاره آفاق برقرار می نماید
دانلود فیلم زنی با ارابه چوبی می تواند
گزینه ی خوبی برای پر کردن اوقات بیکاری شما باشد
ا
تنت به ناز طبیبان نیازمند مبادوجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توستبه هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
جمال صورت و معنی ز امن صحت توستکه ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد
در این چمن چو درآید خزان به یغماییرهش به سرو سهی قامت بلند مباد
در آن بساط که حسن تو جلوه آغازدمجال طعنه بدبین و بدپسند مباد
هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیندبر آتش تو به جز جان او سپند مباد
شفا ز گفته شکرفشان حافظ جویکه حاجتت به علاج گلاب و قند مباد
 "حافظ" @ashenayershgh 
 
بی‌خرد آگه ز حَدِ شوکت خورشید نیستروز، همان شب، بِنِگَر نور و فروغ آنِ کیست
پهنه‌ی آفاق پر از تابش انوار اوستدور شب و روز همه طاعت گفتار اوست
روزی اگر باطن هر ذره به جان بنگریجز کشش عاشق و معشوق در آن ننگری
ای دل مشتاق چنان باطن آن ذرّه باشدر کش و قوسی به ره یار فراغرّه باش
بوسه‌ی شب بر رخ روز است به وقت سحرزنده به عشق است و نمیرد شب و روز ای بشر
#یزدان_مشایخی۱۹آذر۱۳۹۸
سرسجاده ات هر دم دعاکن/نظر ازبهر آفاق خداکن/چکان یک قطره اشکی رازاخلاص/تمنا از خدا نورولاکن/بودمحور به درگاهش ولایت/دلت رامملو عشق وصفاکن/سلامی ده برآن آل محمد/نگاهی هم به سوی کربلاکن/نمازت با ولایت جاودان است/زاو هردرد وسختی رادواکن/دعارمز عبادت درجهان است/خودت را ازهمه دنیاجداکن/زشیطان دورشو او دشمن توست/خدارا از وجودخود رضاکن/برای مهدی وروز ظهورش/تنمااز خدا آن آشناکن/
 
اقامه‌ی نماز فقط این نیست که صالحان، خود نماز بگزارند؛ بلکه باید این ستونِ دین در جامعه به‌پاداشته شود و همه کس با رازها و اشاره‌های آن آشنا، و از برکات آن برخوردار گردد. درخشش معنویت و صفای ذکر الهی، همه‌ی آفاق جامعه را روشن و مصفّا کند و تن‌ها و جان‌ها با هم به نماز بشتابند و در پناه آن، طمأنینه و استحکام یابند.
فصل دوم: معارف، مقاصد و توقعات انقلاب اسلامی ایران
 
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه برای خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
 رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
وارد خانه که شدم توده ی ای از هوای گرم به صورتم خورد.خانه تاریک بود و بوی ماندگی میداد.
بعد از روشن کردن چراغ ها اولین کاری که کردم باز کردن پنجره ها بود.
کار انتقال وسایل از ماشین به خانه که انجام شد، رفتم سراغ هوشنگ*. دستی به سر و گوشش کشیدم و بوسه ای چسباندم روی کله اش.
قید مسواک و شستن صورت را زدم و بعد گفتن جمله ی :«شب همگی بخیر» راهی اتاقم شدم.
اتاق بوی خاک میداد و تنهایی. گشاد ترین لباسم را پوشیدم، ولو شدم روی تخت و به این فکر کردم که از فردا د
می خواهم از مردی بنویسم ، مردی که مالِ رویا ها نبود ، مال افسانه ها و قصه ها نبود ، بلکه غمخوار غصه نشینان بود.مردی بود از دیار خدا ، و از کوچه ی پیامبران ، اما پیامبر نبود. کوه ایمان را در وجودش خدا محکم نموده بود و بر این کوه درخت تنومند شجاعت سبز شده بود ، درختی که خزان و خشکیش فقط در فصل خدا بود . در قلب او هیچ گل سرخی بهر بوئیده شدن از سوی دنیا ، نروئیده بود .
در آسمان دل "او"هزار هزار دسته پرنده به عشق خدا ولی بی هیچ منتی برای مردم ، آواز می خوان
می خواهم از مردی بنویسم ، مردی که مالِ رویا ها نبود ، مال افسانه ها و قصه ها نبود ، بلکه غمخوار غصه نشینان بود.مردی بود از دیار خدا ، و از کوچه ی پیامبران ، اما پیامبر نبود. کوه ایمان را در وجودش خدا محکم نموده بود و بر این کوه درخت تنومند شجاعت سبز شده بود ، درختی که خزان و خشکیش فقط در فصل خدا بود . در قلب او هیچ گل سرخی بهر بوئیده شدن از سوی دنیا ، نروئیده بود .
در آسمان دل "او"هزار هزار دسته پرنده به عشق خدا ولی بی هیچ منتی برای مردم ، آواز می خوان
✔️ نشست اعضای طرح تبیین منظومه فکری رهبری در مازندران با حضور مدیریت طرح حجه‌الاسلام والمسلمین فخریان موضوع: چیستی و چرایی سیر مطالعاتی تمدن ساززمان: پنجشنبه ۲۲ فروردین ۹۸ ساعت ۱۰ الی ۱۲مکان: قائمشهر، خیابان ساری، پشت فروشگاه فرهنگیان، اندیشکده آفاق
-چه بَد عیدی شد این
از صد عزا بدتر، چه بد عیدی
همانکه گفته بودم
بی تو خواهد شد، همان! دیدی؟
مبارکباد می‌گویند و می‌خندم به تلخواری
که باغم گشته بشقابی، بهارم سبزه‌ی عیدی
نهال ریشه سوزم را چه حاصل از بهار، آخر؟
گرفتم سبز شد در باغتان هم سروی و بیدی
گرفتم روز هم نو شد چه خواهد داد این نوروز؟
به من، یا هر زمان فرسود چون من کهنه نومیدی
به روز خویش شب می‌گویم و بدتر که جز با تو
توافق نیست آفاق مرا با هیچ خورشیدی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
تا صورت پیوند جهان بود علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود
مسجود ملائک که شد آدم ز علی بود
آدم چو یکی قبله و مسجود علی بود
چندانکه در آفاق نظر کردم و دیدم
از روی یقین در همه موجود علی بود
_____________________________
رومی نشد از سر علی کس آگاه
زیرا که نشد کس آگه از سر الله
یک ممکن و این همه صفات واجب
لا حول و لا قوه الا بالله
اللهم عجل لولیک فرج 
و باز هم محمود دولت‌ابادی و رمانی نو از ایشان. «بیرون در» تازه‌ترین اثر محمود دولت آبادی است که بیشتر به داستانی بلند شباهت دارد تا رمان. «بیرون در» با گیجی و سرگردانی دختری شروع می‌شود که خود را نشسته پشت یک میز در خانه‌ای نااشنا می‌یابد. دختر سیر رویدادهایی که طی شب گذشته از کافه قنادی فرانسه در خیابان انقلاب تهران وی را بدان جا کشانده در ذهن مرور می‌کند؛ اصلاً چه رویدادهایی؟ رویدادی نبوده جز یک نشستن در کافه قنادی، البته به تنهایی،
رندم و شهره به شوریدگی و شیدائی
شیوه ام چشم چرانی و قدح پیمائی

عاشقم خواهد و رسوای جهانی چکنم
عاشقانند به هم عاشقی و رسوائی

خط دلبند تو بادا که در اطراف رخت
کار هر بوالهوسی نیست قلم فرسائی

نیست بزمی که به بالای تو آراسته نیست
ای برازنده به بالای تو بزم آرائی

شمع ما خود به شبستان وفا سوخت که داد
یاد پروانه پر سوخته بی پروائی

لعل شاهد نشنیدیم بدین شیرینی
زلف معشوقه ندیدیم بدین زیبائی

کاش یک روز سر زلف تو در دست افتد
تا ستانم من از او داد شب تن
 علی آن شیر خدا شاه عرب             الفتی داشته با این دل شب
شب ز اسرار علی آگاه است          دل شب محرم سرالله است
شب شنفته است مناجات علی      جوشش چشمه عشق ازلی
دردمندی که چو لب بگشاید                 در و دیوار به زنهار آید
کلماتی چو دُر، آویزه گوش             مسجد کوفه هنوزش مدهوش
فجر تا سینه آفاق شکافت              چشم بیدار علی خفته نیافت
ناشناسی که به تاریکی شب          
می برد شام یتیمان عرب
پادشاهی که به شب برقع پوش      می کشد بار گد
به دنیا آمدیم تا گل بکاریم
 همانطور که دوست داریم گلخانه یا باغچه مان پر از گل های زیبا باشد بهتر است دل وجودمان را نیز با گلهای زیبا بیاراییم و در طول زندگی چون زنبور عسل مشغول تماشای گل های زیبای هستی باشیم.خداوند در فطرت و خلقت گلهای خود را نشانده و راه را نشان داده تا گل های اسماء حسنای الهی را در جان خود بکاریم.
 هر قدر گل های زیبای هستی را که در آفاق و انفس پراکنده اند جمع کنیم و در وجود مان بکاریم و پرورش دهیم گویند طوبی لهم و حسن مئاب .
ا
هو
 
آنچه هانری کربن را مجذوب خود کرد ، دیدگاهی بود که در مذهب تشیع برخی از عرفا بیانش کرده بودند و ناظر بر هدایت مستقیم افراد توسط حضرت حجت علیه السلام است. همانطور که می دانید ، یکی از امکانات مذهب تشیع ارشاد بلاواسطهٔ عرفانی و باطنی توسط حضرت صاحب الزمان علیه السلام برای آن دسته از شیعیانی است که از صفای باطن برخوردارند. البته این کار ساده ای نیست ولی هانری کربن به این آموزهٔ شیعی چنگ زده بود تا شاید بتواند حضرت حجت علیه السلام را به عنوان
 
باز در خاطره ها ، یاد تو ای رهروِ عشق
شعله سرکشِ آزادگی افروخته است
 
یک جهان بر تو بر همّت و مردانگی ات
از سرِ شوق و طلب ، دیدهِ جان دوخته است
 
نقش پیکار تو در صفحه تاریخ جهان
می درخشد ، چو فروغ سَحَر از ساحل شب
 
پرتویش بر همه کس تابد و می آموزد
پایداری و وفاداری در راه طلب
 
چهرِ رنگین شفق ، می دهد از خون تو یاد
که ز جان بر سر پیمان ازل ریخته شد
 
رهروِ کعبه عشقی و در آفاق وجود
با پرِ شوق سوی دوست برآری پرواز
 
جان به قربان تو ای رهبرِ آزادی و عش
و باز هم محمود دولت‌ابادی و رمانی نو از ایشان. «بیرون در» تازه‌ترین اثر محمود دولت آبادی است که بیشتر به داستانی بلند شباهت دارد تا رمان. «بیرون در» با گیجی و سرگردانی دختری شروع می‌شود که خود را نشسته پشت یک میز در خانه‌ای نااشنا می‌یابد. دختر سیر رویدادهایی که طی شب گذشته از کافه قنادی فرانسه در خیابان انقلاب تهران وی را بدان جا کشانده در ذهن مرور می‌کند؛ اصلاً چه رویدادهایی؟ رویدادی نبوده جز یک نشستن در کافه قنادی، البته به تنهایی،
هر چه که به دست باد سپرده شود زیباست؛ مثل آن شال قرمز من، وقتی که دور شدنت را می‌دید.
مثل تو، که در غروب آخرین چهارشنبه سال، می‌رفتی که بروی.
مثل من، که هنوز وسط پیاده‌روی روبروی پارک لاله ایستاده‌ام و سرم را پایین گرفته‌ام و دست‌هایم را مشت کرده‌ام و فشار می‌دهم و انگار باد صدای کاوه آفاق را می‌آورد که می‌خواند: حالا که آزاد و رها ...
مثل بازی موهایم در باد، که بعد چند سال، برای اولین بار تا روی شانه‌ام بلند شدند، وقتی بی‌خیال و رها خودم
می خواهم از مردی بنویسم ، مردی که مالِ رویا ها نبود ، مال افسانه ها و قصه ها نبود ، بلکه غمخوار غصه نشینان بود.مردی بود از دیار خدا ، و از کوچه ی پیامبران ، اما پیامبر نبود. کوه ایمان را در وجودش خدا محکم نموده بود و بر این کوه درخت تنومند شجاعت سبز شده بود ، درختی که خزان و خشکیش فقط در فصل خدا بود . در قلب او هیچ گل سرخی بهر بوئیده شدن از سوی دنیا ، نروئیده بود .
در آسمان دل "او"هزار هزار دسته پرنده به عشق خدا ولی بی هیچ منتی برای مردم ، آواز می خوان
تاکید رسول خدا صلی الله علیه و آله بر خلافت امیر المومنین پس از خود (به روایت اهل تسنن)
ابن ابی عاصم شیبانی از علمای اهل تسنن روایت کرده است:
۱۱۸۸- ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّی، حَدَّثَنَا یَحْیَی بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِی عَوَانَةَ، عَنْ یَحْیَی بْنِ سُلَیْمٍ أَبِی بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَیْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم لِعَلِیٍّ: " أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی، إِ
■ ابتدا این کلیپ را ببنید سپس متن را مطالعه کنید؛
1: پیرمرد کشاورز طبسی در مقابل وزیر کشاورزی ایستاده و بدون ملاحظات اداری در کمال اعتماد به نفس از وضعیت مدیریت کشاورزی و شرایط بازار گوجه فرنگی گلایه می کند!
2: نکته قابل توجه برای شما لحظه خداحافظی است که دستی به شانه وزیر می زند و می گوید: خودتان می دانید و مملکتتان! (احساس "دیگری" بودن) 
3: این کشاورز مهمترین زمان ارائه درد دل خود را به دو بیت اختصاص داد که برای بسیاری نامفهوم است. اما شعری که ا
تو ماهی و من ماهی این برکه کاشیاندوه بزرگی است زمانی که نباشیعلیرضا بدیع::من سفره‌ی صبحانه و تو نان لواشیاندوه بزرگی است زمانی که نباشیجانم به فدای تو و آن جسم ظریفتاز عطر دل‌انگیز تو و حجره‌ی کاشیمی‌رقصد و مست است و خمیر تو به دستشدر طبخ تو شاطر کند، ای جان چه تلاشی!از وزن تو کم کرد و به حجم لبت افزودباری! که به یک بوسه بگردی متلاشیگفتی که مقصر خود آرد است به من چه!یا می‌خورد آب این غلط از شاطر ناشیدر متن تمام جلسات از تو سخن بودکیفیت داغان
 
پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود
یاد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند
منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود
از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود
سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
حسن مه رویان مجلس گر چه دل می‌برد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود
بر در شاهم گدایی نکته
ارکان فلک را، اشباح ملک را، سکّان سمک را، چه پیر و چه برنا
مخلوق دو عالم، ارواح مکرّم، از دوده آدم، ذرّیه حوا
 
چون نیست مناصى، جویند خلاصى، از مؤمن و عاصى، از جاهل و دانا
خواهند شفاعت، آرند ضراعت، دارند اطاعت، در دنیى و عقبا
 
از زهره زهرا، صدّیقه کبرى، انسیه حورا، فرماندهِ آفاق
هم صادر اول، هم کامل و اکمل، تنزیل و منزّل، تأویل و مأوّل‏
 
در بحر بلا نوح، در جسم رسل روح، باب اللّه مفتوح، وحى اللّه مُنزَل
از دوره خاتم، در رتبه مقدم، از عیسى مر
هفت برتری امیر المومنین علیه السلام در کلام حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله (به روایت اهل تسنن)
حافظ ابی نعیم محدث و عالم بزرگ اهل تسنن روایت کرده است:
حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی حُصَیْنٍ، ثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ الْحَضْرَمِیُّ، ثَنَا خَلَفُ بْنُ خَالِدٍ الْعَبْدِیُّ الْبَصْرِیُّ، ثَنَا بِشْرُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الْأَنْصَارِیُّ، عَنْ ثَوْرِ بْنِ یَزِیدَ، عَنْ خَالِدِ بْنِ مَعْدَانَ، عَنْ مُعَاذِ بْنِ
هو
 
من به اتفاق هانری کربن دو یا سه بار و البته به احترام حضرت قائم علیه السلام به مسجد جمکران رفتیم. سفر های خوبی هم بود و استفادهٔ معنوی فراوانی برای من داشت. مکان بسیار پر فیضی بود ، به خصوص اینکه هیچ کس حضور نداشت ، جای هیچگونه تظاهری نیز نبود. ولی حضور کربن در فضای جمکران همراه با تغییر حالت بسیار عمیقی بود که من در هیچ کجای دیگر در چهرهٔ او ندیده بودم. کربن در عالم دیگری فرو رفته بود و داشت خلسه ای خاص را تجربه می کرد. ما ساعت های متمادی را
چند روز پیش خوابی دیدم جالب. خواب دیدم جمعی از دوست و آشنا هستیم که به استقبال حاجیان رفتیم؛ در مسیر بازگشت با حاجی به سمت تالار ولیمه ، در سه خانه‌ ابلیسک وجود دارد که به آن‌ها سنگ باید بزنیم. اما سنگ‌ها قبل از دیوار خانه زمین می‌افتد و رمی نمی‌شود! ابلیسک‌ها شبیه آلاچیق بودند که برخی در آن استراحت می‌کردند و سقف آن همانند ابلیسک‌های معروف هرمی بود. پس از رمی ناموفق به خانه‌ای رفتیم برای ولیمه. تالار درون یک ابلیسک بزرگ بود و به شدت اعیا
انگار "هرچی یه حکمتی داره" بودیم و بعد دست و پا درآوردیم! داستان زندگی‌مون شده شبیه یه فیلم سینمایی که نقش اولش یا حامد بهداده یا نوید محمدزاده. شدیم شعرهای یغما گلروئی. مثل مزه آدامس موزی‌های تقلبی که نه تنها تلخی دهانت رو از بین نمی‌بره، بلکه تلخ‌تر هم می‌کنه. مثل آسمونی که تکلیفش با خودش مشخص نیست و برف و بارون رو قاتی پاتی می‌فرسته پایین. مثل متروی تهران که یکی جوراب می‌فروشه و یکی ویولون می‌زنه. حکایت اون پسری که عشقی می‌خواست سیگار
استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی: شعر مشیری به یکبار خواندن تمام زیبایی ها و رازهای خود را به خواننده می بخشد. سعدی هم زیبایی ها و هنرهای شعرش را در یک لحظه به خواننده عرضه می دارد. به نظر من مشیری به سعدی نزدیک است و این قلمرو پسند خواننده است.___استاد سیروس آموزگار: از فریدون پرسیدم "چرا 'زورق صبح'؟ این سوی ابرها نیز صبح است منتهی نوری در میان نیست. بهتر نبود به جای 'زورق صبح' می گفتی 'زورق نور'؟" . خیال می کردم هم اکنون در چهره ی وی حالت یک اشراق و مک
غزل ذیل را نیز در دیوان حافظ (در چند نسخه‌ی معتبر) نقل کرده‌اند و ما هم در اینجا می‌آوریم که باز عارف شیراز از وضع و روزگار خود شکایت دارد و علل آن را هم به اختصار (مانند فردوسی در شاه‌نامه در موقع غلبه‌ی اعراب بر ایران) برایمان باقی گذاشته و اگر درست بنگریم باید اعتراف نماییم که بسیاری از بدبختی‌های ما مردم سرزمین ایران را همین کیفیات و احوال ایجاد نموده و با خود زیادتر کرده و به یادگار باقی گذاشته است :این چه شور است که در دور قمر می‌بینم
از پنجره سرویس دانشگاه، غروب آفتاب رو می‌بینم و عشق های تموم شده. قولای فراموش شده. آدمایی که اومدن، نموندن و رفتن.
از این پنجره گذشته رو می‌بینم و دختری که هیچوقت تکلیفش معلوم نبوده و توی خیابون بلند از خودش پرسیده: داری با زندگی ات چیکار میکنی؟
از این پنجره دختری رو می بینم که اون طرف شیشه پاهاش رو گذاشته روی صندلی جلویی و انقدر رها شده که اگه یه نسیم ضعیف بیاد هم از جا می‌کَنه و می‌برتش.
 روحم سبک شده، روحم توی تونل الغدیر، ۸ بار جیغ کشید
 
13 رجب ولادت حضرت علی (ع)
بنا به نوشته مورخین، امام اول شیعیان ،امام على(ع) در روز جمعه 13 رجب سال سى‌‏ام عام الفیل و در خانه‌ی خدا متولد شدند. پدر آن حضرت ابوطالب فرزند عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف (عموی پیامبر(ص)) و مادرش هم فاطمه دختر اسد بن هاشم بود. بنابراین امام على(ع) از هر دو طرف هاشمى نسب است.
مقدمه
امشب، مردی گستره آفاق را روشن می کند که شجاعتش، شجاعت تمام شجاعان را بی رنگ می کند.امشب، کودکی خواهد خندید که عدالت را تفسیری عاشقانه خواهد
امام باقر(علیه السلام):گویا اصحاب قائم علیه السلام را می بینم درحالتی که احاطه کرده اند ما بین مشرق ومغرب را, هیچ چیز نیست مگر اینکه مطیع ایشان است , حتی درندگان زمین ودرندگان پرنده , همه چیز طالب رضای ایشان است, حتی اینکه زمین بر زمین فخر میکندو می گوید:امروز ازاصحاب قائم علیه السلام ازمن عبورکرد.
امام سجاد(علیه السلام):هرگاه قائم ماقیام کندخداوندازشیعیان آفت ومرض راببردودلهای ایشان را مانند پاره های آهن سازدوبه هرمردی ازایشان قوت چهل م
باتوجه
به اینکه شعر و ادب از دیرباز دربین ایرانیان جایگاه ویژه ای داشت همین امر سبب
گردید تاشاعرانی بنام همچون حکیم ابوالقاسم فردوسی سراینده شاهنامه حماسه ملی
ایران از این سرزمین سربرآورند و نام و اثرشان تا ابد نه تنها در ایران بلکه در
تمام دنیا شهره آفاق گردد.آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی در شهر توس و 20کیلومتری
شمال شهر مشهد قرار دارد. از جمله جاذبه های تاریخی مقبره فردوسی مشهد را می توان
به شباهت شیوه مساخت آن به شیوه معماری هخامنشی و آر
با سیمکارتی که قلمچی بهم جایزه داده بود، یه اکانت تلگرام دارم و باهاش کانال هایی رو که بنا به دلایلی نمیخوام ادمین از حضورم باخبر بشه میخونم. خودم هم نمیدونم شماره اش چنده دیگه چه برسه به اطرافیان. :))
کِرم یا شاید خر درونم فرمان داد که به "ر" با این اکانت پیام بده و حرفی که میخواستی رو در رو بهش بگی و نشد رو اینطوری بگو. من هم مغزم رو به کار گرفتم تا بالاخره کلمات کنار هم چیده شدن و یه جمله ی بی نقص براش فرستادم! پنج دقیقه بعد خوندش. خلاصه ی چیزی که
باتوجه
به اینکه شعر و ادب از دیرباز دربین ایرانیان جایگاه ویژه ای داشت همین امر سبب
گردید تاشاعرانی بنام همچون حکیم ابوالقاسم فردوسی سراینده شاهنامه حماسه ملی
ایران از این سرزمین سربرآورند و نام و اثرشان تا ابد نه تنها در ایران بلکه در
تمام دنیا شهره آفاق گردد.آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی در شهر توس و 20کیلومتری
شمال شهر مشهد قرار دارد. از جمله جاذبه های تاریخی مقبره فردوسی مشهد را می توان
به شباهت شیوه مساخت آن به شیوه معماری هخامنشی و آر
باتوجه
به اینکه شعر و ادب از دیرباز دربین ایرانیان جایگاه ویژه ای داشت همین امر سبب
گردید تاشاعرانی بنام همچون حکیم ابوالقاسم فردوسی سراینده شاهنامه حماسه ملی
ایران از این سرزمین سربرآورند و نام و اثرشان تا ابد نه تنها در ایران بلکه در
تمام دنیا شهره آفاق گردد.آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی در شهر توس و 20کیلومتری
شمال شهر مشهد قرار دارد. از جمله جاذبه های تاریخی مقبره فردوسی مشهد را می توان
به شباهت شیوه مساخت آن به شیوه معماری هخامنشی و آر
باتوجه
به اینکه شعر و ادب از دیرباز دربین ایرانیان جایگاه ویژه ای داشت همین امر سبب
گردید تاشاعرانی بنام همچون حکیم ابوالقاسم فردوسی سراینده شاهنامه حماسه ملی
ایران از این سرزمین سربرآورند و نام و اثرشان تا ابد نه تنها در ایران بلکه در
تمام دنیا شهره آفاق گردد.آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی در شهر توس و 20کیلومتری
شمال شهر مشهد قرار دارد. از جمله جاذبه های تاریخی مقبره فردوسی مشهد را می توان
به شباهت شیوه مساخت آن به شیوه معماری هخامنشی و آر
به نام خالق آفاق و ذائقه ی حیاتی که سرآغاز زندگانیست.
کریم النفس فطرت است و رقیق القلبِ طینت. 
بارالها! در چنته ی دلهامان،انقلابی طوفانی به پاست.
و من این را خوب می دانم که تنها پژواک حضور تو،
برای طمانینه ی این ساحل پر هیاهو، کافی ست!
جاده های معرفت، همگی به تو ختم می شوند.
آسیمه سر از بلوای عرش و ارض، روانه ی کوی تو می شوم.
و چه زیباست تسبیحی که از زینتِ دلربایی تو
به رشته ی تحریر درآمده باشد.
با تو هرآن می توان به غزوه ی سرگردانی رفت.
می شود ق
 
بیشه‌ای سوخته در قلبِ کویری‌ست، منم!وندرآن بیشه‌ی آتش‌زده شیری‌ست، منم!
 
ای فلک! خیره به روئین تنی‌ات چشم مدوز،راست در ترکشِ رستم پَرِ تیری‌ست منم!
 
تا قفس هست مرا شادی آزادی نیست،هرکجا در همه آفاق اسیری‌ست منم!
 
زندگی سنگ عظیمی‌ست، ولی می‌شکندکه روان زیرِ پِی‌اش جوی حقیری‌ست، منم!
 
در پی آب حیاتی؟ به خرابات برو- خسته از عمر - در آن زاویه پیری‌ست، منم!
 
گرچه دور است ولی زود عیان خواهد شدآنچه کوه است در آن دامنه، دیری‌ست منم!
 
شا
خب اگه بگم امروز روز فوق العاده باحالیه کم
گفتم اول صب که بلند شدم پیام آقای مغرور رو دیدم درست دیشب من تصمیم گرفتم
که بزارم آدما برن یا بیان تو زندگیم اونی که میخواد بمونه برا موندن تلاش
میکنه اگه نه هم که هیچ !!خب اینکه به پسرا نمیشه اعتماد کرد یه حقیقت
محضههیچی یه استوری گذاشته بودم نوشتت بودم آیا میتوانید به این سوال
جواب بدید؟
۵نفر تو یه اتاقن شما یه نفرشونو گشتید حالا چند نفر تو اتاقن؟
اصلا
یک درصدم فکر نمیکردم که اون جواب بده !ولی بر
نمونه ای از نامه حضرت امام به همسرش
تصدقت شوم
تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم مبتلا گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوشی در پناه خودش حفظ کند. [حال] من با هر شدتی باشد، می گذرد، ولی بحمداللّه تا کنون هر چه پیش آمده خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتا جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا، خیلی منظره خوش دارد.
حضرت امام رضا علیه‌السلام فرموده‌اند: 
زنی به ‎خدمت امام محمد باقر علیه‌السلام آمد و گفت: من زنی هستم که همۀ پیوندهای زندگانی این‌جهانی را گسیخته‌ام و تنها با خداوند سبحان پیمان بسته‌ام!‌حضرت به ‌او فرمودند: یعنی چه؟ چگونه پیوند بریده‌ای و چه‌سان پیوند بسته‌ای (و چه راهکار و شیوه‌ای برگزیده‌ای)؟! زن گفت: قصد کرده‌ام که هرگز ازدواج نکنم. حضرت فرمودند: چرا؟ او گفت: برای وصول به فضیلت و کسب مرتبت و جایگاه عالی. حضرت فرمودند: این کار را ن
سلام :)
+ قبلا نوشتم که پدرهمسر یک هفته قبل از عید حالش خراب شد و دستمون بند شد تا همین الان، تازه اگر قند و فشار هم کنترل بشه، باید بریم سراغ مشکلاتی که توی بیمارستان مشخص شد دارن و بیخبر بودیم تاحالا... توی این مدت وضعیت خونه ما هم بهم ریخت. شب های تنهایی و نگرانی و موقعیت ناراحت کننده ای که تا حد زیادی خودم مسببش بودم، با درک نکردن شرایط. ان شالله که دیگه پیش نیاد ولی اگر اومد، امیدوارم پخته تر عمل کنم و خدا راضی باشه ازم...
توی این مدت، با همین
shirazart.blog.ir 
* در نقاشیهای مکتب صفوی ( اصفهان) ، در ترسیم ریزه کاریهای چهره ، چشمها و لب و بینی و موها ، دقت بسیار می شود .چهره ها عموما ظریف و زنانه هستند و اغلب تشخیص پسر یا دختر در نقاشی دشوار می باشد .
* قالی معروف دوره ی صفوی که مربوط به قبر شیخ صفی الدین اردبیلی بوده است ، امروزه در موزه ی لندن نگهداری می شود و با نقش لچک و ترنج باشاخ و برگهای اسلیمی و ختایی بافته شده و کار شخصی به نام " مقصود کاشانی" است .
* اوج شکوفایی " تشعیر " در ایران ، دوره ی صف
حضرت امام رضا علیه‌السلام فرموده‌اند: 
زنی به ‎خدمت امام محمد باقر علیه‌السلام آمد و گفت: من زنی هستم که همۀ پیوندهای زندگانی این‌جهانی را گسیخته‌ام و تنها با خداوند سبحان پیمان بسته‌ام!‌حضرت به ‌او فرمودند: یعنی چه؟ چگونه پیوند بریده‌ای و چه‌سان پیوند بسته‌ای (و چه راهکار و شیوه‌ای برگزیده‌ای)؟! زن گفت: قصد کرده‌ام که هرگز ازدواج نکنم. حضرت فرمودند: چرا؟ او گفت: برای وصول به فضیلت و کسب مرتبت و جایگاه عالی. حضرت فرمودند: این کار را ن
بسم الله الرحمن الرحیم
(تقریری بر دروس علامه مروجی)

هرچه گویم عشق از آن باشد فزونمطلق است از کمّ و کیف و چند و چونراست گویم عشق مصداقش حق استدر حقیقت عشق، حقّ مطلق است
حضرات عرفا معتقدند دو نوع حرکت در عالم هست:حرکت تکاملی که متحرک در آن می رود تا به کمالی دست پیدا کند؛ کمالی را که ندارد.حرکت حبی که از سوی موجود کامل است به سوی موجود ناقص. حرکت برای اظهار کمال.
حرکت حبی در قوس نزول است و حرکت تکاملی در قوس صعود.
حب، صفت خداست. صفت خدای مطلق؛ پس حب
داریوش مهرجویی، ۱۳ سال پس از ساخت فیلم «سنتوری»، در حال تولید فیلم «لامینور» است که شخصیت اصلی آن نه علی سنتوری، بلکه یک نوازنده زن سنتور است. این فیلم به احتمال زیاد در جشنواره فیلم فجر امسال به نمایش درخواهد آمد.
داریوش مهرجویی در حال ساخت فیلم «لامینور» به تهیه کنندگی رضا درمیشیان است که اگر در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآید، نخستین حضور او در این رویداد بزرگ سینمایی پس از ۶ سال است.داریوش مهرجویی، فیلمنامه «لامینور» را ب
جسارت و توهین زشت و بی‌شرمانه ابن عثیمین وهابی به حضرت زهرا سلام الله علیها
ابن عثیمین لعنت الله علیه از بزرگان وهابیت در تعلیقات خود بر صحیح مسلم می‌نویسد: 
اللهم اعف عنها، والا فان ابا بكر [...] ما استند الى رای، وانما استند الى نص، و كان علیها ان تقبل قول النبی علیه الصلاة و السلام : " لا نورث، ما تركنا صدقة "، ولكن عند المخاصمة لا یبقی للانسان عقل یدرك به ما یقول او ما یفعل او ما یتصرف فیه، فنسال الله ان یعفو عنها عن هجرتها خلیفة رسول الله صل
 
بهترین بهانه زندگی...
 
**أللَّهُمَ عَجِّل لِوَلیکَ أَلفَرَج**
 
**********
 
 توصیه میکنیم شعر زیبای زیر را به هیچ وجه از دست ندهید
 
مثل هر بار برای تو نوشتم:
دل من خون شد ازین غم، تو کجایی؟
و ای کاش که این جمعه بیایی!
دل من تاب ندارد،
همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟
تو کجایی؟ تو کجایی...
 
و تو انگار به قلبم بنویسی:
که چرا هیچ نگویند
مگر این رهبر دلسوز، طرفدار ندارد که غریب است؟
و عجیب است که پس از قرن و هزاره
هنوزم که هنو
نمونه ای از نامه حضرت امام به همسرش
تصدقت شوم
تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم مبتلا گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوشی در پناه خودش حفظ کند. [حال] من با هر شدتی باشد، می گذرد، ولی بحمداللّه تا کنون هر چه پیش آمده خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتا جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا، خیلی منظره خوش دارد.
 
 
 
#مادرم رفت و پدر رفت و حسن جانم رفت...
بعد ازین قول بده تا تو کنارم باشی
 
 ای یزید آیا گمان می بری این که اطراف زمین و ‌آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتی و راه
چاره را بر ما بستی که ما را به مانند کنیزان به اسیری برند، ما نزد خدا خوار و تو سربلند
گشته و دارای مقام و منزلت شده ای، پس خود را بزرگ پنداشته به خود بالیدی،
شادمان و مسرور گشتی که دیدی دنیا چند روزی به کام تو شده و کارها بر وفق مراد تو
می چرخد، و حکومتی که حق ما بود در اختیار تو قرار گرفته
آن صدایی که مرا سوی تماشا می‌خوانداز فراموشیِ امروز به فردا می‌خواند
آشنا بود صدا، لهجۀ زیبایی داشتگله از فاصله، از غربت و تنهایی داشت
هم‌نفس با من از آهنگ فراقم می‌خواندداشت از گوشۀ ایران به عراقم می‌خواند
یادم انداخت که آن سوی تماشا او هستمی‌روم می‌روم از خویش به هر جا او هست
جمکران بدرقه در بدرقه، تسبیح به دستسهله آغوش گشوده‌ست مفاتیح به دست
رایحه رایحه با بوی خودش می‌خوانَدخانۀ دوست مرا سوی خودش می‌خوانَد
خانۀ دوست که از دوست پر
 
این شبه داستان نه داستان است و نه به هیچ وجه تاریخ!!!
عصر هنگامِ روزِ جمعه ای، مالک در خیمه ی بزرگ خود نشسته بود که ابوخالد مسن ترین فرد قبیله با ریش بلند سفید و ابروانی پرپشت که خبر از عمر زیاد او می داد و گاه گاهی خاطراتی از پدربزرگ شیخ برایش تعریف می کرد، بر او وارد شد.  رو به مالک گفت: یا شیخ! من می دانم تو چرا اضطراب داری، اما نگرانی تو بی مورد است چون مرگ حق است، از آن دست حق هایی که قطعا به آدمی می دهند و لازم نیست دنبال گرفتنش برود. پیامبرا
بود محال تو را، داشتن امید محال
به عالمی که نباشد همیشه بر یک حال
از آن زمان که جهان بود حال زینسان بود
جهان بگردد، لیکن نگرددش احوال
دگر شدی تو ولیکن همان بود شب و روز
دگر شدی تو ولیکن همان بود مه و سال
نبود شهر در آفاق خوشتر از تبریز
به ایمنی و مال و به نیکوی و جمال
زناز و نوش همه خلق بود نوشانوش
زخلق و مال همه شهر بود مالامال
در او به کام دل خویش هر کسی مشغول
امیر و بنده و سالار و فاضل و مفضال
یکی به طاعت ایزد، یکی به خدمت خلق
یکی به جستن نام و یک
معنی لغات درس سوم فارسی هفتم
نکات مهم درس :
 
نسل آینده ساز : ترکیب وصفی
 
جوان و نوجوان چشمه جوشان نیرو و استعداد است : تشبیه
 
استعداد : توانایی درونی
 
تحلیل : بررسی
 
جوانان و نوجوانان ما اھل فکر کردن، دریافتن و تحلیل کردن [ھستند] : نشانه ی نگارشی قلاب [ ] زمانی استفاده می شود که واژه ای به متن اصلی اضافه شده باشد.
 
مومن : ھم خانواده ی امن، امین، امنیت
 
 
درس سوم فارسی هفتم
به رغم : با وجود
 
عکس : برعکس، مخالف
 
مطبوعات : روزنامه ھا و مجلات
 
رسانه
همه دردم همه داغم همه عشقم همه سوزم
همه در هم گذرد هر مه و سال و شب و روزم
 
وصل و هجرم شده یکسان همه از دولت عشقت
چه بخندم چه بگریم چه بسازم چه بسوزم
 
گفتنی نیست که گویم ز فراقت به چه حالم
حیف و صد حیف که دور از تو ندانی به چه روزم
 
دست و پایم طپش دل همه از کار فکنده
چشم بر جلوه‌ی دیدار نیفتاده هنوزم
 
غصه‌ی بی‌غمیم داغ کند ور نه بگویم
داغ بی‌دردیم از پا فکند ور نه بسوزم
 
رضی‌ام، جمله‌ی آفاق فروزان ز چراغم
همچو مه، چشم به دَرویزه‌ی خورشید ند
 
باب علوم عالَم بود؛ قبول
یگانه تقوا و دردانه عرفان بود، صحیح
شیر مردان روزگارش بود، درست
از کسی نمی ترسید
جنگاور بی نظیر
سجده ها و تهجدش بی مثال
آقای یک مملکت و حاکم سرزمین عرب
شهرت و ابهتش به جا
یار مظلومان و یتیمان
فکر و تدبیرش مثال زدنی
عدالتش شهره آفاق
و ....
همه صفات و ویژگی های او ارزشمند و ستودنی و یکتا
اما
اینها همه اش مقدمه است. اصل مطلب جای دیگری است.
آن هنگام که ضربت شمشیر خصم، فرق نازنینش را شکافت و رایحه شهادت را استشمام نمود، نفس ر
یه فال عجیب
از این لحاظ که کلا یه دونه بود و بدون نیت برداشتم..ولی خیلی حرف داشت برای حال الانم..خیلی!

صبا ز منزل جانان گذر دریغ مدار
وز او به عاشق بی‌دل (مسکین) خبر دریغ مدار

به شکر آن که شکفتی به کام بخت (دل) ای گل
نسیم وصل ز مرغ سحر دریغ مدار

حریف عشق تو بودم چو ماه نو بودی
کنون که ماه تمامی نظر دریغ مدار

جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است
ز اهل معرفت این مختصر دریغ مدار

کنون که چشمه قند است لعل نوشینت
سخن بگوی و ز طوطی شکر دریغ مدار

مکارم تو
السلام علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزمان عجل‌الله فرجک
 
سلام
اگر آماده هستید و نیت کردید، بریم سراغ تفال این هفته
بسم‌الله...
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.

بسم‌الله الرحمن الرحیم
 
ای قصه‌ی بهشت ز کویت حکایتی      
به بهانه روز زن و به هوای روز مرد
چندی پیش به یاد ایام شباب با دوستی از دوران گذار به بهانه کتاب، چندساعتی کنجی نشسته بودیم و در کمال آرامش صحبت آفاق و انفس میکردیم و گره به الرجال قوامون علی النسا افتاد
طبق تفسیر خاصی دوست میگفت اشتغال، منظور از قوامون است پس چون الان زن و مرد شاغلند، پس حکم نماز جماعت که مرد جلوتر می ایستد و از همین آیه برداشت شده هم نقض میشود
گفتم تفسیر من قوام بودن را تکیه گاه رشد میبیند و همه مناسبات با این رابطه معنی پیدا
السلام علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزمان عجل‌الله فرجک
سلام
آرزو می‌کنم مشکلات مردم عزیز سیل‌زده‌ی کشور به زودی زود حل و فصل شود. دست تمام کسانی که در این مدت به انحاء مختلف کمک کردند -به قول قدیمی‌ها- جلوی نامرد دراز نشود و هیچ‌کدامشان محتاج دوا و دکتر نشوند.
اما جمعه‌ی دیگری و تفالی دیگر به دیوان جناب حافظ شیرازی؛ بسم‌الله...
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده
ای مرغِ سحر! چو این شبِ تار
بگذاشت ز سر، سیاه‌کاری،
وز نفحه‌ی روح‌بخشِ اسحار
رفت از سرِ خفتگان، خماری،
بگشود گره ز زلفِ زرتار
محبوبه‌ی نیلگونْ عماری،
یزدان به‌ کمال شد پدیدار
و اهریمنِ زشت‌خو حصاری،
یادآر ز شمعِ مرده! یادآر!
 
چون باغ شود دوباره خرّم
ای بلبلِ مستمندِ مسکین!
وز سنبل و سوری و سپرغم
آفاق، نگارخانه‌ی چین،
گلْ سرخ و به‌ رخ عرق ز شبنم،
تو داده ز کف زمامِ تمکین،
زان نوگلِ پیش‌رس که در غم
نا‌داده به‌ نارِ شوقْ تسکین،
از‌ سردیِ
معرفی آزاد... خانم اسماء محمد پور

کتاب نخل و نارنج برشی خواندنی و جذاب از زندگی شیخ مرتضی انصاری است.نویسنده به خوبی توانسته تصویر سازی مناسب و ملموسی از زمان و عصر و حالات شیخ انصاری را بیان و به مخاطب القا کند، به گونه ایی که تا مدت زمان مدیدی شیخ و افکار و هجرت و خواب هایش دست از دامن افکار مخاطب نمیکشد...شیخ یکی از اثر گذارترین افراد در فقه شیعه است که نه تنها در اعتلای علمی فقه زمانش سرآمد شد بلکه طلبه هایش با وجود سختی های فراوان به لحاظ اخ
انتخاب یک آموزشگاه زبان انگلیسی خوب اهمیت دارد. موسسه زبان دایلو یکی از بهترین مراکز زبان انگلیسی معتبر و برگزار کننده کلاس های مختلط مکالمه انگلیسی خصوصی، گروهی و کودک در شمال، شرق و غرب تهران می باشد. برای شروع کلاس با ما تماس بگیرید. موسسه دایلو یکی از مراکز معتبر زبان انگلیسی در تهران می باشد که کلاس های مکالمه و مهارت های مرتبط این زبان را برای کلیه علاقه مندان در تهران برگزار می کند. آموزشگاه زبان دایلو جزء مراکز معتبر برگزار کننده دو
    
      دخترکی راه راه قسمت اول . 

ادما تو زندگی در برخورد با دیگران رفتار و اخلاقهای متفاوتی از خودشون نشون می دن و به نوعی با محیط اطراف و اتفاقات پیرامونشون ارتباط بر قرار می كنن در واقعه هر كس اخلاق خاص خودشو داره
مثلا بعضیا می تونن خیلی خشك و جدی باشن مثل بابای خدابیامرزم انقدر خشك و جدی كه اگه یه شب با كمربند به جون مادربد بختم نمی یوفتاد شام از گلوش پایین نمی رفت
و یا خیلی شوخ طبع و بذله گو.............. مثل اقای كیهانی دربون شركت
حرافترین
خان دایی عزیزم،سلامامیدوارم حالا که نامه را گشوده و مشغول خواندن آن هستید،حال و احوالتان خوب و اوضاع بر وفق مراد باشد.سال نوی شمسی تان مبارک باشد و در سال جدید سلامتی و موفقیت در ایستگاه های قطار زندگی انتظار کشتان باشند.خان دایی جان، لابد از دیدن اسم خواهرزاده تان شگفت زده شده اید و بلند فکر کردید: « نکنه برای کسی اتفاقی افتاده؟!» و منشی تان در جواب گفته: « حتما باید اتفاقی افتاده باشه که یه خواهرزاده یادی از خان دایی اش بکند؟!» البته خوب که
هلاک شد

قاتل خورشید

 درسحرگاه  تموز

 ظل  آن ماذنه ی بید رشید.

 به خاک شد

شیشه ی احوال شراب  

درخم  اندر خم گیسوی شبان آذر

 واقع در دشت تب وتاب شباب

بعد از آن مویه ی مرداد

 که به دنباله  ی معشوق

دویدم نرسیدم

به سر وعده ی مسبوق

تو به دنبال هلال مهتاب

من به پی جویی آب وآداب

در سپیده دم  شش گوشه ی ماه  آذر  

تا رسیدیم به آفاق سحاب ارباب

در شب چهارده بهمن شیرین دهنان   

بازگشتم به همراه تو و رایحه ی وقت اذان

خبرازحاشیه ی ماه دی وصحنه ی خرداد
قطعه‌ی ترکمن حسین علیزاده اصالتاً بی‌کلام است ولی خود او لااقل دوبار آن را با آواز تلفیق کرده. به‌نظرم آمد که خود قطعه‌ی بی‌کلام و همین‌طور اشعار و آوازهایی که با آن همراه شده با حال این روزهایمان متناسب است. برای همین شنیدنشان را پیشنهاد می‌کنم.
آواز متأخرتر را رها (که فامیلی‌اش را نمی‌دانم) خوانده. شعر از محمدرضا شفیعی کدکنی است و این‌طور آغاز می‌شود:
سوگواران تو امروز خموشند همه
که دهان‌های وقاحت به خروشند همه
گر خموشانه به سوگ تو
ترجمه ی این داستان سال ها رها شده بود و این قسمت آخرین قسمت ترجمه شد ه اش در پیش نویس وبلاگم بود . اگر دوست داشتید قسمت های قبلی در آرشیو موجود است . و امیدوارم ترجمه اش ادامه داشته باشد .
***

  به سمت چپ برگشت و به خیابانی رفت که به پارک ساحلی می رسید. آنجا کولاک آن قدر هم شدید نبود. به همین خاطر به درخت هایی که به تازگی برگ های شان ریخته بود و شاخه های بلند و پرگره ی آن ها که در هوس جوانه زدن دوباره بودند نگاه کرد . به بهار سر سبزی که بعد از چند ماه به
چند روایت در حرامزادگی دشمنان اهل بیت علیهم السلام (به روایت اهل سنت عمری)
١- ابن الجزری عالم بزرگ اهل سنت عمری روایت کرده است:
أخبرنا الامام العلامة شیخ الاسلام أبو العباس أحمد بن الحسن الحنبلى القاضى‌ فى جماعة آخرین مشافهة، عن الامام القاضى سلیمان ابن حمزة الدمشقى‌ أخبرنا محمد بن فتیان البغدادى فى كتابه، أخبرنا الامام أبو موسى محمد بن ابى بكر الحافظ، أخبرنا ابو سعد محمد بن الهیثم‌ أخبرنا أبو على الطهرانى، حدثنا أحمد بن موسى، حدثنا على
یغطی الماء معظم سطح الأرض و یشکل معظم جسم الإنسان؛ یمکن أن یوضح ذلک الروابط الحرجة بین المیاه والصحة والنظم الإیکولوجیة.
من الفضاء الخارجی، تبدو الأرض و کأنها کوکب أزرق» لأن معظم سطحه مغطى بالمیاه. 2.5٪ فقط من هذه المیاه العذبة و معظمها یقع مجمداً و لا یمکن الوصول إلیه فی جلید الثلج و غرینلاند، مما یترک أقل من 1٪ من المیاه العذبة فی البحیرات و قنوات الأنهار و تحت الأرض. یمکن استخدام حوالی ثلث المیاه العذبة المحتملة فی العالم لتلبیة الاحتیاج
بسم
الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین‏
دوحة
طوبى العلم و التقوى، العبد الصالح المتفرد النبیه، مصداق «الولد سرّ أبیه»، البصیر
بأسرار أرواح الحروف و رموز أشباح الأعداد، الواقف على مواقف الأوفاق بکنه المراد،
الناطق باستنطاق المستحصلات الجفریة على الصواب و السّداد: حجّة الاسلام و المسلمین
السید مهدى القاضى الطباطبائی التبریزى (رفع الله درجاته السامیة).
آن جناب
خلف صادق و صالح استاد تنى از اساتیدم آیة الله الکبرى، الفائز بالمقامات
بسم الله 
دیوانه ای پابرهنه از آب گذشت... 
داستان مجید قربانخانی بیش از آنکه برای لوطی ها و داش مشتی ها و حال خراب ها، نوید نجات و باب رهایی و امیدعاقبت بخیری داشته باشد، برای کاردرست ها و مدعیان و میدان دارها و همه چیز بلدها، تلنگر و درس دارد! 
این جوان شر و شور و بانمک و با جنم و لات و سر به هوا و دردسرساز و بی قید، مرا یاد آن بیان عجیب مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی می اندازد که: روز عاشورا این بامرام ها و داش مشتی ها بودند که بلند شدند به هواداری
آموزش ادب به کودکان، باید مودبانه انجام شود!وقتی کودک فراموش می کند خداحافظی کند والدین در حضور دیگران حتی گاهی قبل از آن که خود خداحافظی کرده باشد، به کودک یادآوری می کنند که حداحافظی کند. این کار خودش بی احترامی است!
وقتی والدین شروع به خوردن غذا می کنند کافی است خود بلند و رسا با احساسی خوب، بسم الله بگویند. نه این که مرتب به کودک گوشزد کنند که بسم الله بگو.همین طور در مورد  سایر آداب هم باید از روش ارائه الگو استفاده کرد. این روش اثری ماندگ
تقویم شیعه
بیست و یکم رمضان
۱- شهادت امیر المومنین علیه السلام
امام المتقین امیر المومنین علیه السلام در شب بیست و یکم ماه رمضان مقارن طلوع فجر به شهادت رسید، در حالی که از سن مبارک حضرتش ۶۳ سال گذشته بود. در بیستم ماه رمضان اثرات سم در پاهای مبارک امیر المومنین علیه السلام ظاهر شد و پاهای مبارک ورم کرد. در شب بیست و یکم اثر زهر بر بدن مبارک امیر المومنین علیه السلام بسیار شد. حضرت فرزندان و اهل بیت خود را جمع کرد و با آنها وداع نمود و وصیت‌های
زندگی زیباست (Life is Beautiful)
دیشب بی‌خواب شدم و برای صدمین بار فیلم کهنه‌نشدنی « زندگی زیباست» ساخته  روبرتو بنینی را دیدم. به این فیلم مدیون هستم. تسکینم می‌دهد. جانم را نوازش  می‌کند. غبار تلخی و یأس را از روانم می‌زداید. خشم و بیزاری را می‌شوید و با خود می‌برد. به جایش صبر و ثبات و امید می‌آورد. فیلم را یک ایتالیایی ساخته اما بال در بال این فیلم به آفاق دنیای مولانا و سعدی و حافظ و بوسعید پرواز می‌کنم.     داستان فیلم درخشان است. مردی سبک‌ر
زن
نشست
با چشمانی نگران
به فنجان واژگونه‌ام نگریست.
گفت:
پسرم!
غمگین مباش
که عشق سرنوشت توست
و هر کس که در این راه بمیرد
در شمار شهیدان است.
فنجان تو
دنیایی هراس‌انگیز است
زندگی‌ات
سرشار از کوچ و جنگ.
پسرم!
بسیار دل می‌بازی
بسیار می‌میری
بر تمام زنان زمین عاشق می‌شوی.
اما
چون پادشاهی شکست خورده،
                                        بازمی‌گردی.
پسرم!
در زندگی‌ات
زنی است
با چشمانی شکوهمند.
لبانش
خوشه‌ی انگور.
خنده‌اش
موسیقی و گل
اما
آسمان تو ب
 
 
ایران شناسی

اسلام شناسی

شاهنامه شناسی

داستان یزدگرد سوم

غلبۀ تازیان عرب

( اعراب نو مسلمان )
 
          در شاهنامۀ
فردوسی شاه پرستی به ویژه در دوران های بحرانی و جنگ ها همواره  مورد تأکید قرار گرفته . شاه پرستی به ویژه در
این دوران ها در ایران قدیم مورد تأکید و تأیید و ستایش قرار گرفته . شاهان عادل
در مقابل شاهان ظالم قرار دارند ... شاه از یک دودمان قدیمی, دارای  اوتوریته دودمانی بود. خانواده  قدیم سلطنتی « ارادۀ واحد » در دوران جنگ ها و
ب
   
  چهارتا بودیم . رفیق و همبازی . از بچگی تا موقعی که به اصطلاح مرد شدیم . بزرگ ترمان مازیار بود. با یکی دو سال اختلاف، بعد بابک بود و بعد من و آخری فرشید .
  با مازیار خیلی ایاق تر بودم. هر جا می رفت سرکار من را با خودش می برد. خیلی از خانه های محل را باهم رنگ زدیم . از خدمت که برگشتم با من آمد جنوب . چندباری هم آمد به دیدنم . من هم به بندر برای دیدنش رفتم . همان رفتن شد و دیگر به شهرمان برنگشت. نوجوانی و جوانی مان تیره و کدر گذشته بود. به همین خاطر دیگ
در آن خلوت که هستی بی نشان بود
به کنج نیستی عالم نهان بود
یکی بود یکی نبود، غیر از خدای همه چی تموم هیچ کس نبود
وجودی بود از نقش دویی دور
ز گفت و گوی مائی و توئی دور
کسی نبود که حرف از «من» و «جزمن» بزنه
جمالی مطلق از قید مظاهر
به نور خویشتن بر خویش ظاهر
زیبای بی نیاز...
دل آرا شاهدی در حجله ی غیب
مبرّا دامنش از تهمت عیب
 
برون زد خیمه ز اقلیم تقدس
تجلی کرد در آفاق و انفس
زیبای بی نیاز دلش خواست حجله را ترک کند و چون این کار کرد از هر طرف تا دوردست ها
سِرُّالهِجر(در اتفاقِ طبعِ بیماری)حال زارم را مپرس چون خوبم هنوزاز خداوند میپرسم از کویت هنوزدِل بشُد کافر به خویشتن چون تو دیدشُکر گُفت و با جانانت همراهست هنوزاز سراپای تنم رنجور میگویم نروروح که بیرون افتاده از افسارم هنوزعشق را جز درد این بستر نسوزاند به تبگرچه بیمارم ولی دِلدارم هنوزبا خُدا هر شب به غیبت خواستمعفو فرما این گناهی که اُمیدارست هنوزراه هموار نبود و تا آمدیدید داری میروی ،از کاسه ریخت ،دِل آب است هنوزگرچه زود خوابم میب
ممکن است بسیاری از ما در مقطعی از زندگی مان "گردشگر" بوده ایم ، اما تعریف آنچه در جهانگردی است متفاوت می باشد. جهانگردی فعالیت افرادی است که برای مسافرت و اقامت در مکانهایی خارج از محیط معمول خود برای تفریح ، مشاغل و یا اهداف دیگر به مدت بیش از یک سال متوالی انجام می شود. در این مقاله از وبسایت "های هتل" ضمن گرامی داشت 5 مهر ماه روز جهانگردی، سومین صنعت پویا و بزرگ  صادراتی که رفاه، امید و درک متقابل برای همه ی افراد در جهان به ارمغان می آورد به
سلااااااام سلاااااااام سلااااااام سلااااااام خوبید؟منم خوبم! جونم براتون بگه که دیروز صبح ساعت هفت و نیم بلند شدیم پیمان لباس پوشید و یه خرده میوه و نون و این چیزا با یه قابلمه کوچولو سوپ که شب قبلش درست کرده بودم برداشت و راه افتاد سمت تهران تا بره به مامانش سر بزنه منم اون که رفت درو پشت سرش قفل کردم و اومدم گرفتم تا نه و نیم خوابیدم نه و نیم بیدار شدم دیدم هم معده ام درد می کنه هم دلم ،شب قبلش یه خرده جیگر خورده بودم انگار مونده بود سر دلم و
گذران زندگی این را به من آموخته که بیشتر آدم‌ها از خودشان غافل‌اند و تا مشکلی برایشان پیش نیاید، هیچ حواسشان به سلامت روح و جسمشان نیست. این‌گونه افراد معمولا تا بیمار نشوند یا بیماری و نقصی در کسی نبینند، یاد سلامت خودشان نمی‌افتند. تازه بعد از بیمارشدن است که می‌گویند «آخ خدا! هیچی بهتر از سلامتی نیست.» و تازه بعد از دیدن یک آدم نابینا یا ناشنوا یا آدمی که دست و پایش را از دست داده، یادشان می‌افتد که باید قدر سلامتی و عافیت را بدانند، و
پایان نامه سیر و سیاحت در قرآن کریم
پایان نامه سیر و سیاحت در قرآن کریم
مقدمه :« فسیروا فِی الارضِ فَانظُروا کیفَ کانَ عاقبهُ المُکذِّبینَ» ستایش خداوندی را که بندگانش را به وسیله کتاب هدایت از ضلالت و گمراهی به روشنی و سعادت رهنمون شد، و پیوسته او را به سیر در آفاق و انفس دعوت کرد تا شاید از این رهگذر با اندیشه و تدبر در احوال اقوام گذشته راه شایسته خویش را به درستی دریابد. و سلام و صلوات بر محمد مصطفی خاتم النبیین آن خورشید هدایت گر و تبیین
پایان نامه سیر و سیاحت در قرآن کریم
پایان نامه سیر و سیاحت در قرآن کریم
مقدمه :« فسیروا فِی الارضِ فَانظُروا کیفَ کانَ عاقبهُ المُکذِّبینَ» ستایش خداوندی را که بندگانش را به وسیله کتاب هدایت از ضلالت و گمراهی به روشنی و سعادت رهنمون شد، و پیوسته او را به سیر در آفاق و انفس دعوت کرد تا شاید از این رهگذر با اندیشه و تدبر در احوال اقوام گذشته راه شایسته خویش را به درستی دریابد. و سلام و صلوات بر محمد مصطفی خاتم النبیین آن خورشید هدایت گر و تبیین
گزیدهٔ اشعار رشحه
 

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار
 
بیگم دختر هاتف، متخلص به رَشحه (۱۱۹۸ قمری - ؟) شاعر ایرانی در دوران قاجار بود.
پدر بیگم (هاتف اصفهانی)، شوهرش (میرزا علی اکبر، متخلص به «نظیری»)، پسرش (میرزا احمد متخلص به «کشته») و برادرش (سید محمد متخلص به «سحاب») نیز همگی شاعر بودند.
مقام شعری بیگم از برادرش «سحاب» بلندتر بود. او از سادات بود و مدح بعضی از دختران و پسران فتحعلی شاه قاجار می‌گفت. محمودمیرزا در تذکره نقل مجلس می‌نویسد رشحه شاعر
به نظر شما دینداری بهتر است یا علم؟ دین ما را به توسل و دعا و گریه فرا می خواند تا دری از آسمان گشوده شود و مشکل حل شود، اما علم ما را به آزمایش و تجربه و حل درمان از طریق تلاش و کوشش فرا می خواند؟ کدام مفیدتر و عاقلانه تر است؟
پاسخ اجمالی:
مسئله تقابل دین و علم یک مسئله وارداتی در سنت اسلامی به حساب آمده و در حقیقت خاستگاه آن را باید در خارج از مرزهای اسلام جستجو کرد. دین اسلام هیچ گاه مانع تلاش علمی نبوده و این گونه تبلیغ نکرده است که دعا و توسل
وظیفه منتظر امام زمان (عج) این است که مانند یک منتظر واقعی زندگی کند. وقتی انسان حقیقتا منتظر کسی باشد تمام رفتار و سکناتش نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب می کند، وسایل پذیرایی را آماده می کند و با لباس مرتب و چهره ای شاداب در انتظار می ماند. چنین کسی می تواند ادعا کند که منتظر میهمان بوده است. اما کسی که نه خانه را مرتب کرده است و نه وسایل پذیرایی را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تمیزی پ
دریا ها و کوهها جزو انفال عمومی است، و در همه
جهان باید در اختیار ولی فقیه باشد. واین حکم تعطیل بردار نیست، یعنی نمی توان گفت
که مثلا به دلیل قراردادهای اجتماعی، این حق را ولی فقیه سلب گریده است، زیرا ولی
فقیه در زمان غیبت امام زمان عج، نماینده ایشان است. و این قراردادها نه به امضای
ولی فقیه رسیده ونه امام زمان عج آن را تایید می کند. پس بطور نظری ولی فقیه
سرپرست تمام: اموال بلاصاحب و انفال می باشد. برخی فقها در این تشکیک نموده اند: و
مبسوط الید ب
اگر مقابل تاریخ زانو بزنیم و جست و جو گرانه فصل هایش را مرور کنیم ، به روزگاری خواهیم رسید که نامهربانی رسم مردمان است و در میان این آدمیان ، انسان بلند مرتبه ای را خواهیم دید ، که پاسدار جان انسان است. امام حسن مجتبی (علیه السلام) با سکوت پر بار و صلح سبزش ، مسلمانان راستین را ـ که شمار آنان اندک بود ـ از جنگ با معاویه بازداشتند ، تا سالم ، جانی دوباره بیابد و توان مندانه به مسیر خویش ادامه دهد . مسیری که انسان را آسمانی می پرورد و جامعه را نمونه
۹ اردیبهشت ۱۳۹۶،‏ ۸:۲۴
کد خبر: 82508885
 
۰ نفر
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

استان‌ها
کرمانشاه
 
شعر کردی انعکاس دهنده وقایع تلخ و شیرین زندگیست
کرمانشاه- ایرنا- 'زانا قزوینه' شاعر، نقاش، محقق و ترانه سرای اهل کنگاور است که فعالیت چشمگیری در حوزه های مذکور در چند سال اخیر داشته است.
به گزارش ایرنا، زانا قزوینه دهه های هفتاد و هشتاد را در شهرستان کرج سپری کرده و به تدریس نقاشی اشتغال داشته که حاصل آن تربیت هنرجویان بسیاری بوده که بعضی از آنها اکنون
متن وفاداری سگ به انسان
در این مطلب از سایت جسارت تصمیم گرفته مجموعه متن و شعر در مورد سگ را برای شما تهیه نماییم.امیدواریم این مطلب مورد توجه شما قرار گیرد. برای دیدن شعر در مورد گرگ و شعر در مورد گربه روی لینک کلیک نمایید.
دنیا پر از سگ است جهان سر به سر سگی ست
غیر از وفــــــــــا تـــمام صفات بشــر سگی ست!
لبخند و نان به سفره ی امشب نمی رسد
پایان مــاه آمد و خــلق پـدر سگــــی ست
شعر در مورد سگ
از بوی دود و آهن و گِل مست می شود
در سرزمین من عرق
جملات زیبا در مورد وفای سگ
در این مطلب از سایت جسارت تصمیم گرفته مجموعه متن و شعر در مورد سگ را برای شما تهیه نماییم.امیدواریم این مطلب مورد توجه شما قرار گیرد. برای دیدن شعر در مورد گرگ و شعر در مورد گربه روی لینک کلیک نمایید.
دنیا پر از سگ است جهان سر به سر سگی ست
غیر از وفــــــــــا تـــمام صفات بشــر سگی ست!
لبخند و نان به سفره ی امشب نمی رسد
پایان مــاه آمد و خــلق پـدر سگــــی ست
شعر در مورد سگ
از بوی دود و آهن و گِل مست می شود
در سرزمین من
جملات زیبا درباره سگها
در این مطلب از سایت جسارت تصمیم گرفته مجموعه متن و شعر در مورد سگ را برای شما تهیه نماییم.امیدواریم این مطلب مورد توجه شما قرار گیرد. برای دیدن شعر در مورد گرگ و شعر در مورد گربه روی لینک کلیک نمایید.
دنیا پر از سگ است جهان سر به سر سگی ست
غیر از وفــــــــــا تـــمام صفات بشــر سگی ست!
لبخند و نان به سفره ی امشب نمی رسد
پایان مــاه آمد و خــلق پـدر سگــــی ست
شعر در مورد سگ
از بوی دود و آهن و گِل مست می شود
در سرزمین من عرق

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها